نوشته اصلی توسط
اسمان زندگی
سلام دوستان
بنده حدود سه الی چهار سال ازدواج کردم با همسرم زندگی خوبی داریم ..البته مشکلاتی هم داشتیم ولی با این وجود بازم کنار هم هستیم تا ابنکه متوجه شدم شوهرم یه مدته ناراحته ...اخلاق و رفتارش یه جور شده مثلا کمتر حرف میزد تا اینکه خودش سر قصه رو باز کرد ..گفت قبل از ازدواج با من دختری رو دوس داشته ولی خانوادش مخالفت کردن ...و خودش هم زیاد پیگیر نشده ...و اون خانم هم ازدواج کردن ..البته قبل ار عقد ما شوهرم گفت باهاش پیامکی در ارتباط بودن ولی چون قول ازدواج بمن دادن دیگه اداامه ندادن ...تا اینکه الان سر و کله این خانم پیدا شده...ایشون هم ازدواج کردن و یه دختر دارن ..ولی زندگی خوبی ندارن و شوهرشون ادم خوبی نی ...و گفتن مجبور به ازدواج شدن ... واین موارد رو برا شوهرم گفته حالا شوهرم عذاب وجدان گرفته...و ناراحته ..میگه من باعث بدبختیش شدم ...همش حرفای ناامید کننده میزنه...منم ناراحتم نمیدونم چکار کنم احساس میکنم شوهرم در حقم طلم کرده ...اینا رو بهم نگفته...ولی اون میگه منو خیلی دوس داره و برام کم نمیداره ...ولی یه وقتایی میگه حاصری اونو در کنارت قبول کنی ...یا به شوخی میگه زن دوم میگیرم ....چکار کنم نمیتونم بیتفاوت باشم لطفا راهنمایی کنید